یکی از مهمترین مشکلات و مسائلی که بر روابط پدر و مادرها با فرزندانشان تاثیر بسیاری دارد و باعث دور شدن و سردی روابط آنها میشود کنترلگری یا والد کنترلگر بودن است. در این قسمت میخواهیم به تاثیرات مخرب والدین کنترلگر بر فرزندانشان و نشانه های آنها را بازگو کنیم . و در آخر به این موضوع می پردازیم که در مقابل والدین کنترلگر چه باید کرد ؟
در صورت وجود بیشتر این ویژگی ها در خودتان و شیوه تربیت فرزندانتان بهتر است بر روی رفتار خود تجدید نظر کنید و در صورت نیاز به مشاوره خانواده مراجعه کنید با حال خوب میتوانید خدمات مشاوره آنلاین هم داشته باشید.
نشانههای والدین کنترلگر
یکسری نشانه های خلقی که در تمام والدین کنترلگر وجود دارد به این صورت است که :
دخالت در تمام جنبههای زندگی فرزند و نداشتن حریم خصوصی
یکی از مشکلات این است که والدین سعی میکنند در تمام مسائل فرزندانشان دخالت داشته باشند و نظر خود را بیان کنند ، همچنین برای آنها تصمیم بگیرند و سعی در کنترل روابط و فعالیت های فرزندانشان داشته باشد.
و بدتر از آن ، تمام وسایل، خواسته ها، دروس، وضعیت اتاق، کمدها و تمام رخت و لباس و لوازم شخصی فرزند باید آگاه باشند.
انتقاد از تمام تصمیمات فرزند
در صورتی که فرد نیاز به گرفتن تصمیمی دارند و می خواهند کاملا مستقل عمل کند به شدت از آنها انتقاد میکنند و نظرات شخصی خود را اعمال میکنند. در این صورت فرزندانشان خیلی دیر به استقلال فردی میرسند و برای تصمیم گیری های کوچک و بزرگ نیازمند نظر آنها خواهد بود.
تعیین استانداردهای خاص و غیرقابل دستیابی
تمام تلاش والدین کنترلگر این است که فرزندانشان مطابق استانداردها و انتظارات و علایق آنها درهرزمینه پیش بروند. که در اکثر این مواقع این استانداردها انقدر سختگیرانه است که از توان وعهده فرزندان خارج است و اگر فرزندان نتوانند انتظاراتشان را برآورده کنند. با تنبیه روبرو میشوند و بدترین نوع تنبیه برای فرزندان دریغ کردن عشق وعلاقه والدین به فرزندانشان است. فقط زمانی پذیرای محبت هستند و آنها را در آغوش می کشند که تمام انتظاراتشان به وقوع بپیوندد .
تعیین قوانین سخت و غیرواقع بینانه
والدین کنترلگر قوانینی سخت و غیرواقع بینانه برای فرزندان در نظر میگیرند؛ قوانینی که معمولا هیچ نوع انعطافی در آنها دیده نمیشود. گاهی اوقات والدین برای انتقال اضطراب خود به فرزندان، از این روش کنترلی استفاده میکنند چون یاد گرفته اند که یک مکانیزم برای مدیریت استرس درونی، کنترل دیگران است.
نداشتن همدلی و بی احترامی
از دیگر نشانه ها که از مخربترین ویژگی های والدین کنترلگر است. نداشتن احساس همدلی و بی احترامی به استقلال و فردیت فرزندان است که زندگی کردن با این والدین بسیار سخت می باشد . زیرا هیچ گونه احترامی برای عقاید ، فضای شخصی و شیوه خاص زندگی فرزندانشان قائل نیستند و نمیخواهند فرزندشان مستقل شود. به جای اینکه فرزندان را تشویق کنند تا هویت مستقل خود را بسازند، تلاش میکنند تا از بچهها چیزی بسازند که خودشان توقع دارند.
تنبیه شدید و غیرمنطقی
یکی از روشهایی که والدین کنترلگر از آن استفاده میکنند تنبیه شدید است. در واقع آنها تنبیههاتی برای فرزندان در نظر میگیرند که فراتر از تخلف فرزندان است.
کنترلگری با استفاده از پاداش
والدین کنترلگر تلاش میکنند تا با هدیه و پاداش، تصمیمها و رفتار فرزندان را کنترل کنند. مثلا به فرزند قول میدهند که اگر دانشگاه نزدیک تر به خانه را انتخاب کند، برای او ماشین بخرند.
ایجاد احساس شرم یا گناه
یکی دیگر از روشهای رایج کنترل فرزندان این است که از ایجاد حس شرم یا گناه استفاده میکنند. مثلا به فرزندان خود جملاتی شبیه این میگویند: ” زمانی که من بمیرم بابت این کار حسرت میخوری”، ” یک فرزند خوب با والدینش چنین رفتاری ندارد” یا اینکه “تو فرزند خوبی نیستی و آنکه من میخواستم نشدی ” و….
کنترل رفتاری فرزندان
اینگونه والدین سعی دارند بر تمامی رفتارهای کودکانشان نظارت و ومدیریت و به رفتارهای آنان نظم دهند تمام کارها و حتی محل حضور آنها و زندگی اجتماعی آنها را کنترل کنند . داشتن آزادی عمل و تعیین کردن مقررات برای رشد کودک به یک اندازه مفید و ضروری است .
حق آزادی عمل به کودکان کمک میکند برای خود شخصیت مستقل و جدا از والدین داشته باشند و این در فرآیند فرد سازی در دوره های مهم زندگی مثلا در نوجوانی که برای زندگی بزرگسالی آماده می شوند بسیار حائز اهمیت است. همچینین والدین باید بستر و محیط مناسب برای کودکان خود ایجاد کنند تا آنها ساختار درست اجتماعی را یاد بگیرند تا دچار رفتارهای در هم گسیخته نشوند.
هدف از نظارت و آموزش تنظیم رفتار است که بسیار مورد تایید و مهم است. اما خانواده های کنترلگر در میزان این نظارت و کنترل کودک افراط میکنند و تبدیل به والدین کنترلگر میشوند.
مدیریت افراطی روابط دوستانه فرزندان
در برخی از روابط دوستانه ای که بین نوجوانان وجود دارد امکان دارد آنها را در معرض آسیب ها و خطرهای جسمانی و روانی قرار دهد . در این گونه شرایط دخالت والدین اگر به روش درستی صورت بگیرد و قصد محافظت از فرزند باشد بسیار ضروری است. بهتر است با فرزند خود صحبت کنید و در مورد رفتارهای آسیب رسان به آنها اطلاعات دهید تا به نتیجه درستی برسید. تااینکه در تمام لحظات بخواهید آنها را کنترل کنید.
جلوگیری از تجربیات جدید و استقلال طلبی
میزان کنترگری در والدین زمانی اوج میگیرد که فرزندان باید انتخاب رشته کنند. بسیاری از خانواده ها علایق فرزندانشان را نادیده میگیرند و آنها را به سمتی که مورد علاقه خودشان است هدایت و در اکثر مواقع اجبار میکنند. در صورتی که نقش والدین در زمینه کشف استعداد فرزندان باید راهنما و هدایت گر باشد. مزایا و معایب انتخابها را به آنها یادآور شوند تا با آگاهی هرچه بیشتر بتوانند تصمیم بگیرند.
اما اگر نمی توانید تصمیم گیری را بر عهده ی آنها قرار دهید. شما یک والد کنترلگر هستید. دخالت و جلوگیری ازانتخاب های فرزندان مسیر استقلال یابی و آزادی فرزندان در خانواده را با مشکل مواجه میکند که این مسئله به خصوص در دوران نوجوانی آسیب روانی زیادی را به آنها وارد خواهد کرد.
چک کردن دائمی
بسیاری ازخانواده ها در درک مراقبت و کنترلگری دچار اشتباه و سوء تفاهم میشوند و به جای مراقبت از فرزندان تمام زندگی آنها را کنترل میکنند تا خاطرشان از وضعیت فرزندانشان آسوده شود. اما اینگونه رفتار بیشتر باعث آسیب به آنها میشود. وقتی شما دائماً فرزندتان را چک میکنید و بیش از حد مراقب او هستید که مبادا خطری او را تهدید کند، ناخواسته این پیغام را منتقل میکنید که خودش نمیتواند به اندازه کافی از خود مراقبت کند و به این وسیله اعــتماد به نفس او را کاهش خواهید داد.
همچنین یادآور شدن دائمی خطرها به فرزندتان از کودکی این تصویر را در ذهن او شکل می دهد که دنیا جای بسیار خطرناک و غیرقابل اعتمادی است. وباعث می شود به انواع اخـتلالات اضطرابی نظیر اخـتلال اضطراب فراگیر که میتواند ریشه در همین تصاویر و مراقبتهای بیش از حد از طرف والدین باشد.
انجام وظایف مرتبط با فرزند
بسیاری از پدر و مادرها از سر دلسوزی دائماً وظایف مربوط به فرزندشان را انجام میدهند. برای مثال وسایل او را مرتب میکنند، به تمیز کردن اتاقش میپردازند و یا حتی سالها تخت خواب فرزندشان را خود جمع میکنند. این کارها در ظاهر ممکن است مراقبت کردن و دلسوزی شما را نشان دهد؛ اما در حقیقت این پیغام را به فرزندتان منتقل میکند که دائماً باید تحت حمایت و کنترل شما باشد و نمیتواند هیچ کاری را بدون نظارت شما انجام دهد. این مسئله حـفظ عزت نفس فرزندتان را تحت تأثیر قرار خواهد داد و نمیگذارد که مسئولیتپذیری کودکان به میزان کافی در آن ها شکل بگیرد.
تاثیرات منفی والدین کنترلگر
در نگاه و عقیده بسیاری از خانواده ها فرزندی که به تمام حرف های پدر و مادر خود گوش میدهد ، ساکت و مودب است. بسیار عالی و مایه افتخار آنهاست و روش تربیتی آنها را تایید میکند. اما با گذشت زمان فرزندشان به این موضوع پی خواهد برد که خودش هم حق هایی دارد و خودش حق انتخاب و تصمیم گیری در مورد خواسته هایش را دارد . این سوال برایش پیش می آید آیا من برای این به دنیا آمده ام تا هرآنچه که والدینم میخواهند، همان باشم ؟ این افکار و احساسات باعث میشوند فرزندان آنها را دشمن خود بدانند و اوضاع خانواده دچار نوسان و تشویش شود.
” انگیزه برای خودکشی، فرار، اعتیاد، خلاف، روابط نامشروع و پرخطر و … در این فرزندان به شدت مشاهده می شود و متاسفانه این انتخاب ها بدون آگاهی نیست یعنی فرد کاملا به عواقب آن آگاه است. اما برای ابراز مخالفت خود تمایل به این کارها دارد.”
- دروغگویی، بی محبتی، عدم تعهد، عدم احترام، عدم توجه به دیگران در اولویت این فرزندان قرار می گیرد.
- افسردگی، پرخاشگری، مخالفت های پی در پی، اعتراض و ایراد گرفتن از هر مسئله ای در این فرزندان به وجود می آید و انگار که با این رفتارها به آرامش می رسند.
خسته کردن فرزندان
والدین کنترلگر معمولا فعالیت های متعددی برای بچه ها درنظر میگیرند، بچه ها مجبورند هر روز کارها ی زیادی انجام دهند از این کلاس به آن کلاس فعالیت های متفاوت که دراکثر مواقع هیچ علاقه و یا استعدادی در آن زمینه در خود احساس نمیکنند. تلاش و فشار زیاد برای موفقیت و رسیدن به استانداردهایی که خانواده برایشان تعیین کرده آنها را خسته میکند.
بیاطلاعی از عواقب طبیعی هر رفتار و تصمیم
تا زمانی که شما کنترلگر باشید و فرزندان را از اشتباه کردن دور نگه دارید، آنها عواقب طبیعی هر تصمیم اشتباه را درک نمیکنند. تا جایی که امکان دارد و آسیبی به کودک نمیزند، به آنها اجازه دهید عواقب طبیعی هر تصمیم را تجربه کنند.
مثلا کودکی که برای بیرون رفتن در هوای سرد ژاکت نمیپوشد، وقتی یک بار بدون ژاکت با مشکل مواجه شود، نتیجهی تصمیمات نادرست را درک میکند. شما باید اشتباه کردن فرزندان را تحمل کنید و اجازه دهید که اشتباه کنند.
از بین رفتن خلاقیت
افرادی که تمایل دارند کنترل کننده دیگران باشند، این پیام را به دیگران منتقل میکنند: «فقط یک راه درست برای انجام هر کار وجود دارد.» ایجاد این ذهنیت در فرزندان باعث میشود که آنها برای خلاقیت به خرج دادن، دلسرد شوند.
والدین کنترلگر اجازه کشف کردن به فرزندان خود نمیدهند.و متوجه نیستند که کودکشان یک انسان با ذهنیت و تفکر متفاوت است.
ایجاد اضطراب در فرزندان
بسیاری از افراد به خاطر اضطراب داشتن، تمایل به کنترلگری دارند. آنها فکر میکنند که اگر همهچیز را تحت کنترل نگیرند، حتما اتفاق بدی میافتد. بچهها معمولا خیلی زود این رفتار را یاد میگیرند و به این باور میرسند که برای جلوگیری از اتفاق بد باید تحت کنترل باشند. به همین دلیل دچار اضطراب میشوند.
والدین عصبی، فرزندان عصبی پرورش میدهند. بنابراین مهم است که اضطراب خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که این شرایط برای فرزندتان هم عینا تکرار شود. به جای اینکه دائما روی اتفاقات بد تمرکز کنید، به فرزندان اجازه دهید کودکی کنند.
ترس از اشتباه کردن
اگر دائما روی تک تک رفتارهای فرزندتان نظارت و کنترل داشته باشد، باعث ایجاد ترس از اشتباه کردن در کودکان میشوید. فراموش نکنید که اشتباه کردن میتواند یک ابزار برای یادگیری باشد. ترس از اشتباه باعث میشود که بچهها از امتحان کردن و تجربه کردن اجتناب کنند.
اگر دائما در حال کنترل فرزندان باشید و آنها را از اشتباه کردن بترسانید، فرزندان شما هم فکر میکنند اشتباه کردن آخر دنیا است. این کار باعث میشود که اصلا شجاعتی برای تجربههای جدید نداشته باشند.
نحوه رفتار با والدین کنترلگر
زندگی با والدین کنترلگر فشار و اضطراب زیادی را برای فرزندان حتی در سنین بزرگسالی به همراه میآورد. برای حل اینگونه مشکلات بهتر است از این روش استفاده کنید:
در مورد احساسات خود با والدینتان صحبت کنید
برای شروع کردن گفتگو بهتر است سعی کنید تمام توجه خود و آنها را داشته باشید و در صورتی که در حال انجام کاری هستند و یا مثلا تلویزیون تماشا میکنند با آنها حرف نزنید. بهتر است بهترین زمان و مکان را انتخاب کنید.
وقتی شروع به صحبت کردید بهتر است مستقیم آنها را مورد هدف قرار ندهید آنها را سرزنش نکنید و فقط از احساس و اضطراب های خود به آنها بگویید. این باعث میشود که آنها به تأثیر رفتارهایشان بیندیشند. این طرز صحبت کردن تأثیر بیشتری خواهد داشت.
چرخههای معیوب ایجاد نکنید
هنگامی که والدینتان بسیار عصبانی یا نگران هستند گفت و گو را با آنها ادامه ندهید. در این شرایط شما نیز بیشتر احتمال دارد که کنترل خود را از دست دهید و حرفهایی بزنید که آنها را عصبانیتر و نگرانتر کند. در نتیجه وارد چرخه معیوبی میشوید که بیرون آمدن از آن دشوار میشود. در این شرایط تلاش کنید تا بحث را با گفتن جملاتی نظیر اینکه در آینده نگرانیتان کمتر خواهد شد خاتمه دهید و بحث را به زمانی دیگر موکول کنید.